سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه در راه خدا با کسی برادری کند، خداوند در بهشت، او را به چنان منزلت والایی برمی کشد که با دیگر اعمالش بدان دست نمی یابد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :1
کل بازدید :13458
تعداد کل یاداشته ها : 16
103/1/9
11:44 ع

این اختلالات در کودکان و نوجوانان، بیشتر در چه سنى شایع است؟

اصولاً این اختلالات در همه سنین شایع است و حدوداً ۲۰درصد افراد در این گروه سنى به نوعى، به کمکهاى روانپزشکى حتى در حد یک آموزش ساده نیاز دارند ولى نوع اختلال در هر مقطع متفاوت است. در مرحله پیش دبستانى، ما با مشکلات ارتباطات اجتماعى مواجهیم و در مرحله دبستان، کمبود تمرکز مشکل ترین مسأله است. ضمن آنکه ترسها و اضطرابها هم اضافه مى شود. در سنین نوجوانى، مسائل خاص خود که بیشتر مسائل خلقى و مشکلات رفتارى است، ظاهر مى شود.

شایع ترین نوع درمان در اختلالات روانپزشکى کودکان و نوجوانان چگونه است؟

گرایش روانپزشکى بر این است که بسترى درمورد بیماریهاى روانى، به حداقل برسد و بخصوص در روانپزشکى اطفال تأکید بیشترى بر این مسأله است. در تمام دنیا، گرایش به این سمت است که بخشهاى روانپزشکى اطفال محدود و تنها منحصر به موارد شدید و عمومى باشد. حتى اطفالى که از نظر رشد ذهنى و هوشى بسیار عقب هستند را نگه نمى دارند مگر اینکه یک اختلال روانى شدید مثل افسردگى بر مشکلات ذهنى و هوشى آنها سوار شده باشد که دیگر نتوان او را کنترل کرد.

در کشور ما اغلب اختلالات روانى را که ژنتیکى نیستند، از طریق گفتار درمانى و رفتاردرمانى و... درمان مى کنند. در روانپزشکى کودکان و نوجوانان معمولاً در کشورهاى پیشرفته، فعلى که به کار مى برند یا همان مد ایده آل، این است که روانپزشک اطفال، هماهنگ کننده یک تیم باشد. این تیم شامل روانپزشک اطفال، روانشناس کودک که متأسفانه در کشور بسیار کم داریم مددکار اجتماعى، کار درمانگر، معلم و پرستار مخصوص است. علت وجود این افراد این است که یک فرد را یک واحد زیستى، روانى و اجتماعى مى دانند که براى رسیدگى به تمام جنبه هاى اطفال، لزوم تک تک آنها احساس مى شود.

به نظر مى رسد روشهاى شناخت درمانى با توجه به استحکام علمى خود، در درمان اختلالات روانپزشکى کودکان سهم عمده اى ایفا نماید. یکى از این روشها، درمانهاى شناختى رفتارى است. تحلیل شما از این نوع درمان و تادرمانهاى شناختى رفتارى (درمانهاى غیردارویى)، از درمانهاى روانکاوى کلاسیک و روان درمانى تحلیلى که به نوعى تغییر یافته روانکاوى کلاسیک هستند، از اوایل قرن بیستم به وجود آمدند و شکل گرفتند. در این روش، فرض بر این است که روان انسان، برآیند نیروهاى ناخودآگاه است و براساس صاعقه ها و غرائض، تعارضاتى پیش مى آید که در مراحل مختلف رشد، ممکن است این تعارضات منجر به اختلالات روانى شود. در اینجا، فرض بر این است که با شناخت این تعارضات یا عقده هاى روانى که از قدیم مى گفتند و حتى امروز هم به کار مى برند فرد را درمان مى کنند. بعد از این مکتب در اواسط قرن بیستم، مکتبهاى رفتار درمانى رواج یافت. در این نوع درمان اصل بر این است که انسان موجودى است براساس کنش و واکنش، (عمل و عکس العمل) و حال هدف این است که عادات، اعمال یا کنشهایى را که انسان به آن خو گرفته، به وسیله بعضى ازتکنیکهاى رفتارى تغییر دهند. مثلاً اگر طفلى به شدت دچار ترس است، برطبق این مکتب، طفل را به نوعى عادت مى دهند که آن واکنش معمول در مقابل ترس را انجام ندهدو به نحو دیگرى رفتار کند. اما اشکال تئوریهاى کلاسیک این بود که متدولوژى علمى نداشت یعنى ما بر طبق ملاک و معیارى نمى توانستیم درستى یا غیردرستى آن را ثابت کنیم به عبارتى ابطال ناپذیر بود.

در رویکردهاى رفتارى شما مى توانید تست کنید. چون رفتارهایى چون ترس، وسواس، اضطراب و... قابل اندازه گیرى است ولى اشکال آن این بودکه ما نمى توانستیم تعارضاتى بین انسان و دیگر موجودات زنده قائل شویم. ولى درمانهاى شناختى روانى، نوع تکامل یافته ترى است. ما شناخت را در نظر داریم چرا که الگوهاى ذهنى ما مهم است و تأثیر دارد، ضمناً از تکنیکهاى رفتارى هم استفاده مى کنیم. ما در حقیقت یک مدل جامع ترى داریم که علاوه بر اینکه امتیازات روشهاى قبلى را دارد، یک مدل علمى است که ابطال پذیر هم مى تواند باشد.


91/2/29::: 2:41 ص